مهاجرت از طریق استارتاپ و تهیه بوم مدل کسب و کار – بخش ششم: محاسبه هزینه و درآمد
اهمیت محاسبه هزینه و درآمد در مهاجرت از طریق استارتاپ
محاسبه هزینه و درآمد از ارکان مهم در تهیه بوم مدل کسب و کار محسوب میشود. این بخش، به ویژه در مسیر مهاجرت از طریق استارتاپ اهمیت بیشتری پیدا میکند، چرا که بخش مالی بوم مدل کسب و کار میتواند نمای روشنی از توانایی شما در مدیریت مالی و پایداری کسب و کار ارائه دهد. در این مقاله، به طور کاربردی و دقیق به نکات کلیدی در ارتباط با این مبحث میپردازیم.
برای آنکه بتوانید کسب و کار خود را به مقامات مهاجرتی و سرمایهگذاران بالقوه معرفی کنید، نیاز است که محاسبات مالی خود را با دقت و شفافیت بالایی انجام دهید. این محاسبات علاوه بر افزایش شانس موفقیت شما در مهاجرت استارتاپی، به شما کمک میکنند تا تصویری واقعی از هزینهها و درآمدها داشته باشید و برنامهریزی بهتری برای آینده کسب و کارتان داشته باشید.
بخش مالی بوم مدل کسب و کار: تفاوتها و اهداف
برخی افراد ممکن است بخش مالی بوم مدل کسب و کار را با حسابداری اشتباه بگیرند. در حالی که این دو تفاوتهای اساسی دارند. حسابداری شامل ثبت و تحلیل دقیق دادههای واقعی است که در جریان کسب و کار تولید میشوند، در حالی که بخش مالی بوم مدل کسب و کار بر پیشبینی و تخمینهای آیندهنگر متمرکز است. در اینجا هدف اصلی، ارزیابی امکانپذیری ایده کسب و کار بر اساس پیشبینیهای منطقی و اطلاعات موجود است.
برای مثال، حسابداران هزینههای جزئی مانند کرایه تاکسی یا خرید لوازم کوچک را نیز در نظر میگیرند. اما در محاسبه مالی بوم مدل کسب و کار، تمرکز بر تحلیل کلی و شناسایی منابع اصلی هزینهها و درآمدها است. این پیشبینیها باید بر پایه تجربهها و دادههای عملی انجام شود تا واقعبینانه باشند و به تصمیمگیریهای مهم کمک کنند.
دو بخش اصلی در بخش مالی بوم مدل کسب و کار عبارتند از: محاسبه هزینهها و پیشبینی درآمدها. این دو بخش، پایه ارزیابی قابلیت اجرای کسب و کار را فراهم میکنند و مشخص میکنند که آیا ایده شما از نظر مالی قابل تحقق است یا خیر.
چگونه هزینهها را در بوم مدل کسب و کار محاسبه کنیم؟
محاسبه هزینهها شامل شناسایی و دستهبندی تمام هزینههایی است که برای راهاندازی و اجرای کسب و کار نیاز است. در فرآیند مهاجرت استارتاپی، این مرحله اهمیت ویژهای دارد چرا که نشاندهنده میزان سرمایه اولیه مورد نیاز و نحوه استفاده از آن است. برخی از مهمترین انواع هزینهها عبارتند از:
- هزینههای ثابت: این هزینهها شامل مواردی همچون اجاره دفتر، حقوق کارکنان ثابت و هزینههای زیرساختی است که بدون توجه به سطح تولید یا فروش ثابت میمانند.
- هزینههای متغیر: این هزینهها وابسته به سطح تولید یا فروش هستند و شامل مواد اولیه، بستهبندی و حملونقل میشوند.
- هزینههای بازاریابی و تبلیغات: برای جذب مشتریان در بازارهای جدید، نیاز به سرمایهگذاری در تبلیغات و فعالیتهای بازاریابی دارید.
- هزینههای تحقیق و توسعه: به ویژه در استارتاپها، تخصیص بودجه برای توسعه محصولات جدید یا بهبود خدمات فعلی اهمیت زیادی دارد.
چگونه درآمدها را پیشبینی کنیم؟
پیشبینی درآمدها بخش دیگری از فرآیند مالی در بوم مدل کسب و کار است که نیاز به تحلیل دقیق بازار و شناخت مشتریان هدف دارد. در مهاجرت از طریق استارتاپ، این پیشبینیها به سرمایهگذاران و مقامات مهاجرتی نشان میدهد که شما قادر به تحقق ایدههایتان و ایجاد درآمد پایدار هستید. برخی از موارد کلیدی در پیشبینی درآمدها عبارتند از:
- شناخت بازار هدف: تعیین حجم بازار و تقاضای بالقوه برای محصولات یا خدمات شما.
- تحلیل قیمتگذاری: تعیین قیمت مناسب برای محصولات یا خدمات که هم برای مشتریان جذاب باشد و هم سودآوری کافی داشته باشد.
- محاسبه درآمد پیشبینی شده: استفاده از دادههای بازار و تجربههای مشابه برای پیشبینی میزان فروش و درآمد بالقوه.
نکات مهم در ارائه بخش مالی به سرمایهگذاران
اگر قصد ارائه بوم مدل کسب و کار خود به سرمایهگذاران را دارید، شفافیت و دقت در بخش مالی اهمیت بالایی دارد. اطمینان حاصل کنید که تمام پیشبینیهایتان مبتنی بر دادههای واقعی و قابل اعتماد باشد. همچنین، برنامهای برای مدیریت ریسکهای مالی تهیه کنید تا نشان دهید که توانایی مقابله با چالشهای احتمالی را دارید.
برآورد هزینهها
در این بخش از محاسبه هزینه و درآمد لازم است به این فکر کنید که کسب و کار شما چه هزینههایی را به همراه دارد؟ معمولا کسب و کارها شامل دو دسته هزینه هستند. دسته اول هزینههای استارتاپ یا شروع کار که مربوط به قبل از راه اندازی کسب و کار است، مانند هزینه خرید لوازم و تجهیزات. دسته دوم شامل هزینههای عملیاتی است که بعد از راه اندازی کسب و کار به وجود میآیند، مانند دستمزدها و هزینه تهیه مواد مصرفی.
هزینههای شروع یا استارتاپ را میتوان در قالب موارد زیر دسته بندی کرد:
- هزینههای ثبت شرکت، ثبت برند، تهیه وبسایت و غیره
- هزینه دریافت مجوزها و لایسنسهای مورد نیاز
- هزینه پیش اجاره یا خرید محل
- هزینه تجهیزات مورد نیاز
- هزینه نصب و راه اندازی تجهیزات
این احتمال وجود دارد که برخی از این هزینهها شامل حال شما نشود که در این صورت چه بهتر! اما ممکن است هزینههایی وجود داشته باشند که ما آنها در اینجا آن را ذکر نکرده باشیم. بنابراین در محاسبه هزینه و درآمد لازم است که فهرست دقیقی از هزینههای خود را تهیه و برآورد نمایید.
اما دسته دوم هزینهها که با شروع به کار به وجود میآیند را میتوان به صورتی که در ادامه آمده در نظر گرفت:
- حقوق و دستمزد
- هزینه تبلیغات و بازاریابی
- هزینه انشعابات و مواد اولیه مورد نیاز
- هزینه ملزومات مصرفی
- هزینه تعمیر و نگهداری
- هزینه سرویسهای مورد نیاز مانند حمل و نقل، آموزش و غیره.
حالا این امکان وجود دارد که مجموع هزینههای ماهانه و یا شش ماهه کسب و کارتان را تعیین کنید.
ممکن است تصور کنید نیازی به برآورد دقیق این هزینهها نیست و یک تخمین حدودی هم کفایت میکند. به این نکته دقت کنید که بسیاری اوقات تفاوت یک کسب و کار موفق و ناموفق توجه نکردن به همین جزئیات است.
در قدم بعدی از محاسبه هزینه و درآمد ، به محاسبه عواید و سود کسب و کار میپردازیم.
برآورد درآمدها
پیش بینی میکنید مقدا درآمد شما چقدر باشد؟ آیا الگوهای مشابه را بررسی کردهاید؟ آیا از تعداد مشتریهای بالقوه که تصور میکنید محصول شما را خریداری کنند باخبر هستید؟
محاسبه درآمد مستقیما به پیش بینی شما از مقدا فروش محصول ارتباط دارد. مبلغی که شما در ازای فروش محصولاتتان دریافت میکنید درآمد ناخالص یا gross revenue نام دارد. بنابراین درآمد ناخالص عبارت است از کل درآمد حاصل از فروش محصول و خدمات قابل ارائه بدون کسر هزینهها.
به عنوان مثال، تصور کنید شما محصول تولیدی خود را به قیمت یک میلیون تومان به فروش میرسانید. این مبلغ برابر با درآمد ناخالص کسب و کار شما است. چون هنوز هزینههایی مانند مواد اولیه، حمل و نقل و یا مالیات از آن کسر نشدهاند.
برای این که بدانیم سود ما چقدر خواهد بود، لازم است هزینههای عملیاتی را از درآمد محاسبه شده کسر کنیم.
حسابدارها و مدیران مالی این کار را طی چند مرحله انجام میدهند. به عنوان مثال یک بار هزنیههای مواد اولیه و ساخت محصول و یا ارائه خدمات را از درآمد ناخالص کسر میکنند و آن را سود ناخالص مینامند. سپس هزینههایی چون دستمزد و مالیات را از این رقم کسر میکنند.
در ابتدای کار و برای طرح ریزی یک کسب و کار کوچک کافی است که تمام هزینهها را تا حد ممکن با دقت، مطالعه و مشورت، پیش بینی نمایید و سپس از درآمدتان کسر کنید تا بدانید مقدار سود حاصل از این کسب و کار چقدر است. این داده به دست آمده را سود خالص یا net profit مینامیم. در صورت امکان عالی است اگر بتوانید از مشاوره یک مدیر مالی با تجربه هم بهره ببرید.
جریان نقدینگی
جریان نقدینگی (به انگلیسی: Cash Flow) جزء دیگری از بخش مالی بوم مدل کسب و کار را شامل میشود. جریان نقدینگی نشان دهنده توازن بین درآمدها و هزینههای کسب و کار شما است. لازم است که از پیش برآورد کنید که در هر مقطع از شروع کسب و کار خود چه هزینههایی را متحمل خواهید شد و چه درآمدهایی را کسب خواهید کرد.
معروف است که میگویند جریان نقدینگی مانند دماسنج یک کسب و کار عمل میکند. با توجه به توضیحی که در بالا هم ارائه شد، میتوان معنای این جمله را بهتر درک کرد. ممکن است برآورد کنید که برای شروع کسب و کارتان به مبلغ A تومان سرمایه نیاز دارید. جریان نقدینگی به این سوال پاسخ میدهد که آیا شما از همان ابتدا تمام این مبلغ را نیاز دارید یا این که زمانهای مختلف تنها به بخشی از این مبلغ احتیاج دارید؟
همین موارد در مورد درآمدها هم مطرح است. ممکن است بگویید که من در سال اول مبلغ B تومان درآمد خواهم داشت. اما لازم است مشخص شود که این درآمد در چه زمانی و یا در چند مرحله به دست شما خواهد رسید؟ به عنوان مثال آیا شما از طریق پیش فروش محصول (در فروش سفارشی) درآمد کسب خواهید کرد و یا پس از تولید محصول (در فروش نقدی)؟
دوره بازگشت سرمایه
اگر یادتان باشد بخشی از هزینههایی که محاسبه کردیم را هزینههای استارتاپ یا به نوعی همان سرمایه اولیه برای شروع کارمان در نظر گرفتیم که هنوز از درآمد ناخالص کسر نکردهایم.
بعد از گذشت چند ماه یا چند سال، جمع سود به دست آمده از کسب و کار، برابر با هزینههای شروع کسب و کار (یا همان سرمایه اولیه) میشود. به این بازه زمانی که ممکن است چندین ماه یا چندین سال طول بکشید، دوره بازگشت سرمایه میگویند (اطلاعات بیشتر).
استفاده از دادهها در بوم مدل کسب و کار
بعد از محاسبه هزینه و درآمد و رسیدن به یک پیش بینی قابل قبول در این مورد، باید بدانیم که چطور میتوانیم از این دادهها در تدوین بوم مدل کسب و کارمان استفاده کنیم.
در ابتدای کار لازم است به این نکته دقت کنیم که هزینههای مورد نیازمان چگونه و از چه محلی قابل تامین هستند. آیا لازم است برای دریافت وام و تسهیلات اقدامی بکنیم؟ آیا میتوانیم افرادی را به عنوان سرمایه گذار و شریک وارد این کسب و کار کنیم؟ همچنین دادههای به دست آمده میتوانند به ما بگویند که در هر مرحله از شروع کار چه هزینههایی را متحمل خواهیم شد و میتوانیم برای تامین همین مبالغ اقدام کنیم.
دادههای مربوط به درآمدها به ما میگویند که چه زمانی به سود میرسیم و همچنین چه زمانی تمام سرمایه اولیه کسب و کارمان به طور کامل جبران میشود. باز هم یادآوری میکنم که دادههایی که ما به دنبال آنها هستیم دادههای دقیق از جنس حسابداری نیستند و بیشتر جنبه مدیریتی دارند. اما چه بهتر اگر تا حد امکان دقیق و با در نظر گرفتن حداکثر جزئیات باشند.
پرسشهای متداول
بخش مالی بوم کسب و کار چیست؟
دو بخش مجزا به عنوان محاسبه درآمد و هزینه در مجموع بخش مالی بوم کسب و کار ما را تشکیل میدهند. مهمترین استفادهای که از این اطلاعات مالی میکنیم، ارزیابی و امکان سنجی کسب و کارمان است. برآورد درآمد و هزینه به ما میگوید که آیا کاری که میخواهیم شروع کنیم در نگاه اول (و روی کاغذ) امکان پذیر است یا خیر؟
درآمد ناخالص یا gross revenue چیست؟
درآمد ناخالص عبارت است از کل درآمد حاصل از فروش محصول و خدمات قابل ارائه بدون کسر هزینهها. به عنوان مثال، تصور کنید شما محصول تولیدی خود را به قیمت یک میلیون تومان به فروش میرسانید. این مبلغ برابر با درآمد ناخالص کسب و کار شما است. چون هنوز هزینههایی مانند مواد اولیه، حمل و نقل و یا مالیات از آن کسر نشدهاند.
جریان نقدینگی یا cash flow چیست؟
جریان نقدینگی (به انگلیسی: Cash Flow) جزء دیگری از بخش مالی بوم کسب و کار را شامل میشود. جریان نقدینگی نشان دهنده توازن بین درآمدها و هزینههای کسب و کار شما است. لازم است که از پیش برآورد کنید که در هر مقطع از شروع کسب و کار خود چه هزینههایی را متحمل خواهید شد و چه درآمدهایی را کسب خواهید کرد.
دوره بازگشت سرمایه چیست؟
بعد از گذشت چند ماه یا چند سال، جمع سود به دست آمده از کسب و کار، برابر با هزینههای شروع کسب و کار (یا همان سرمایه اولیه) میشود. به این بازه زمانی که ممکن است چندین ماه یا چندین سال طول بکشید، دوره بازگشت سرمایه میگویند.
2 Comments
خیلی ممنون از مقاله مفیدتون.
ممکنه در مورد حسابداری و مدیریت مالی برای مدیران استارتاپها هم مطلب بنویسید؟
چون که این موضوع در شروع کار ضروریه ولی متاسفانه در ابتدا معمولا امکان استخدام و یا حتی مشاوره با مدیر مالی وجود نداره.
خیلی ممنون
درود بر شما آقای سعادتی عزیز و ممنون که دیدگاه خودتون رو در مورد این مطلب نوشتید.
بله حتما در اولین فرصت در مورد حسابداری و مدیریت مالی برای استارتاپ ها مطلب خواهم نوشت. البته من در این زمینه اطلاعات کلی دارم و نمیتونم خیلی وارد جزئیات بشم.